بیماری های پریون | Prion Diseases | PrPsc | PrP | بیماری جنون گاوی | کروتزفلد جاکوب (CJD) | کورو (Kuru) |

دکتر فرزاد باباخانی
آخرین بروزرسانی
22 آبان 1402
آخرین بروزرسانی
22 آبان 1402
بیماری های پریون | Prion Diseases | PrPsc | PrP | بیماری جنون گاوی | کروتزفلد جاکوب (CJD) | کورو (Kuru) |

پریون ها (Prions) عوامل عفونی منحصر به فردی هستند که از پروتئین های غیرطبیعی یا اشتباه تا شده تشکیل شده اند. آنها مسئول گروهی از بیماری ها به نام بیماری های پریون یا آنسفالوپاتی های اسفنجی شکل قابل انتقال (TSEs) هستند. برخلاف پاتوژن های معمولی مانند باکتری ها یا ویروس ها، پریون ها حاوی مواد ژنتیکی مانند DNA یا RNA نیستند.

پریون ها زمانی تشکیل می شوند که یک پروتئین سلولی نرمال، معروف به پروتئین پریون (PrP)، در ساختار سه بعدی خود دچار تغییر شود. این شکل اشتباه تا شده پروتئین پریون بسیار پایدار است و توانایی تبدیل سایر پروتئین های پریون معمولی را به ترکیب غیر طبیعی دارد. این فرآیند تبدیل منجر به تجمع پروتئین‌های اشتباه تا شده در مغز و سایر بافت‌ها می‌شود و عملکرد طبیعی سلولی را مختل می‌کند.

بیماری های پریون هم انسان و هم حیوانات را درگیر می کند. برخی از بیماری های معروف پریون در حیوانات عبارتند از انسفالوپاتی اسفنجی شکل گاو (BSE یا “بیماری جنون گاوی”) در گاو و اسکراپی (scrapie) در گوسفند. در انسان، بیماری‌های پریون شامل بیماری کروتزفلد-جاکوب (CJD)، بیماری نوع کروتزفلد-جاکوب (vCJD) و سندرم Gerstmann-Sträussler-Scheinker (GSS) است. این بیماری‌ها معمولاً با علائم عصبی پیشرونده، از جمله اختلالات شناختی، اختلالات حرکتی و در نهایت مرگ مشخص می‌شوند.

در این بیماری ها، PrP در سلول‌های مغز جمع می‌شود و شروع به تشکیل توده‌ها می‌کند و سپس شروع به آسیب رساندن و کشتن سلول‌های عصبی می‌کند. با ایجاد سوراخ های ریزی که ساختار اسفنج مانندی در زیر میکروسکوپ به نظر می رسد به سلول های مغز آسیب می رساند. دوره نهفتگی بیماری پریون حدود 5 تا 20 سال است

ویژگی های پروتئین پریون (Prions) چگونه است؟

پروتئین پریون (PrP) دارای چندین ویژگی مشخصه است:

تاخوردگی اشتباه: پروتئین پریون معمولی تحت فرآیند تاخوردگی نادرست قرار می گیرد و در نتیجه یک ترکیب غیر طبیعی ایجاد می شود. شکل اشتباه تا شده که به عنوان PrPSc (ایزوفرم اسکراپی) شناخته می شود، بسیار پایدار و در برابر تخریب مقاوم است. PrP معمولی از یک ساختار مارپیچی منعطف به نام مارپیچ آلفا تشکیل شده است، در حالی که در PrP غیر طبیعی این مارپیچ ها به ساختارهای متراکم بسته بندی شده ای به نام صفحات بتا کشیده می شوند.

عفونی و خود تکثیر شونده: PrPSc توانایی تبدیل پروتئین پریون طبیعی (PrPC) را به شکل غیر طبیعی دارد. این فرآیند تبدیل به خودی خود تکثیر می شود، به این معنی که می تواند خود را با القای تا کردن نادرست مولکول های PrPC تداوم بخشد.

تجمع: PrPSc اشتباه تا شده تمایل به تجمع در بافت های مختلف، به ویژه مغز دارد. این توده ها فرآیندهای سلولی طبیعی را مختل می کنند که منجر به آسیب عصبی می شود.

مقاومت: PrPSc در برابر تخریب توسط آنزیم ها، گرما، تشعشع و سایر روش های رایج استریل سازی بسیار مقاوم است. این مقاومت به تداوم و انتقال پریون ها کمک می کند. PrP به آنزیم پروتئازها، گرما، پرتوهای یونیزان و مواد فرمالدئیدی مقاوم است. پریون را می توان با هیدرولیز پروتئین یا کاهش یا تخریب ساختار سوم پروتئین، که می تواند توسط هیپوکلریت سدیم، هیدروکسید سدیم و مواد شوینده قوی اسیدی مانند LpH انجام شود، آلودگی زدایی کرد.

مقاومت پریونعدم وجود  اسید نوکلئیک: پریونها عوامل عفونی منحصر به فردی هستند زیرا فاقد مواد ژنتیکی مانند DNA یا RNA هستند. انتقال و تکثیر پریون ها تنها از طریق تغییرات ساختاری پروتئین پریون اتفاق می افتد. پریون ها کوچکتر از یک ویروس هستند و در زیر میکروسکوپ الکترونی دیده می شوند. آنها تنها زمانی در میکروسکوپ های الکترونی ظاهر می شوند که تجمع کرده و یک خوشه را تشکیل دهند. پریون ها فاقد اسید نوکلئیک هستند. از این رو در برابر روش هایی که برای از بین بردن پاتوژن ها از طریق تجزیه اسید نوکلئیک استفاده می شود، مقاوم هستند.

تغییرپذیری: بیماری های پریون از نظر تظاهرات بالینی، دوره کمون و نواحی آسیب دیده مغز دارای تنوع هستند. سویه‌های مختلف پریون، که با ترکیبات متمایز PrPSc مشخص می‌شوند، می‌توانند منجر به فنوتیپ‌های مختلف بیماری شوند.

قابلیت انتقال: بیماری های پریون از راه های مختلفی از جمله بلع بافت آلوده، قرار گرفتن در معرض مواد بیولوژیکی آلوده و در موارد نادر، ارث ژنتیکی قابل انتقال هستند. در سال 2011 محققان دریافتند که پریون ها می توانند از طریق ذرات معلق در هوا مانند ذرات معلق در هوا منتقل شوند.

پریوندرک ویژگی های پروتئین پریون برای کشف مکانیسم های زمینه ای بیماری های پریون و توسعه روش ها و درمان های تشخیصی موثر بسیار مهم است.

ساختار پروتئین های پریون (Prions) چگونه است؟

پروتئین پریون در سراسر بدن حیوانات و افراد سالم وجود دارد. دو شکل از پروتئین پریون وجود دارد مانند:

پروتئین پریون PrPC (ایزوفرم سلولی):

پروتئین پریون در شکل طبیعی خود که به عنوان PrPC (ایزوفرم سلولی) شناخته می شود، یک گلیکوپروتئین است که در سطح بسیاری از سلول ها به ویژه در سیستم عصبی مرکزی بیان می شود. در اینجا جنبه های کلیدی PrPC وجود دارد:

ساختار: PrPC از یک زنجیره پلی پپتیدی منفرد تشکیل شده است که به یک ساختار عمدتا آلفا-مارپیچ تا می شود. بسته به گونه، تقریباً از 209 تا 231 اسید آمینه تشکیل شده است و وزن مولکولی آن حدود 33 تا 35 کیلودالتون است. PrPC توسط یک لنگر گلیکوزیل فسفاتیدیل (GPI) به سطح بیرونی غشای سلولی متصل می شود.

خواص: PrPC به شدت در بین گونه های مختلف محافظت می شود، که نشان دهنده اهمیت آن در عملکردهای بیولوژیکی است. ساختار سه بعدی کاملاً مشخصی دارد که عمدتاً از مارپیچ های آلفا تشکیل شده است. بر خلاف همتای نادرست تا شده خود (PrPSc)، PrPC در شوینده های غیر دناتوره کننده محلول است و می تواند به راحتی توسط پروتئازهای سلولی تجزیه شود.

محل قرارگیری سلولی: PrPC در درجه اول در سطح بیرونی نورون ها، به ویژه در مناطقی از مغز یافت می شود. همچنین در سایر انواع سلول ها، از جمله لنفوسیت ها و سایر سلول های ایمنی وجود دارد. محل قرارگیری سلولی پروتئین نشان دهنده دخالت آن در فرآیندهای فیزیولوژیکی مختلف است.

عملکردها: عملکردهای دقیق PrPC هنوز به طور کامل شناخته نشده است، اما اعتقاد بر این است که چندین نقش در فرآیندهای سلولی دارد، از جمله:

  • سیگنال دهی سلولی: PrPC در مسیرهای سیگنال دهی سلولی، به ویژه مسیرهایی که در رشد نورون ها، بقای سلولی و شکل پذیری سیناپسی نقش دارند، نقش دارد. با پروتئین های مختلف سلولی تعامل دارد و بر آبشارهای سیگنال دهی درون سلولی تأثیر می گذارد. چندین پروتئین شبیه پریون مانند MAVS، RIP1 و RIP3 در بدن ما وجود دارد. این پروتئین به فیبرهای آمیلوئیدی رشته ای پلیمریزه می شود و مرگ تنظیم شده سلولی را آغاز می کند.
  • حافظه بلند مدت: به حفظ حافظه بلند مدت کمک می کند.
  • محافظت از اعصاب: PrPC با خواص محافظتی عصبی همراه است، به حفظ حیات نورون ها و محافظت در برابر عوامل استرس زای سلولی کمک می کند. تصور می شود که در حفظ یکپارچگی غشاهای عصبی و تعدیل پاسخ های استرس اکسیداتیو نقش دارد.
  • اتصال به مس: PrPC میل ترکیبی بالایی با یون های مس دارد و شواهد نشان می دهد که در هموستاز و انتقال مس نقش دارد. ممکن است در تنظیم سطوح مس در سلول ها و تعدیل فعالیت های آنزیمی وابسته به مس شرکت کند.
  • نقش در سیستم ایمنی: PrPC در سلول های ایمنی یافت شده است که نشان دهنده دخالت آن در عملکردهای ایمنی است. ممکن است به توسعه لنفوسیت ها و تنظیم پاسخ ایمنی کمک کند، اگرچه مکانیسم های دقیق آن به طور کامل شناخته نشده است. در ایمنی ذاتی نقش دارد و دارای خواص ضد ویروسی در برابر بسیاری از ویروس ها از جمله HIV است.

پروتئین های پریونپروتئین پریون PrPs (ایزوفرم عفونی یا اسکراپی):

شکل عفونی پروتئین پریون که به عنوان PrPSc (ایزوفرم اسکراپی) شناخته می شود، گونه ای است که به اشتباه تا شده و با بیماری های پریون مرتبط است. در اینجا یک نمای کلی از ساختار، خواص و عملکردهای PrPSc آورده شده است:

ساختار: PrPSc دارای یک ترکیب متمایز از همتای عادی خود، PrPC است. این یک ساختار غنی از ورقه بتا با درجه بالایی از تجمع پروتئین را اتخاذ می کند. این ترکیب تغییر یافته نسبت به پروتئازها مقاوم‌تر است و پایداری بیشتری نسبت به PrPC نشان می‌دهد.

خواص: PrPSc بسیار نامحلول است و به شکل فیبریل های آمیلوئیدی توده هایی را تشکیل می دهد. این توده ها با ساختار غنی از ورقه بتا مشخص می شوند که به پایداری و مقاومت آنها در برابر تخریب کمک می کند. تجمعات PrPSc تمایل به تجمع در بافت های آسیب دیده، به ویژه مغز، دارند که منجر به آسیب سلولی و تخریب عصبی می شود.

تجمع پریون ها در مغزتبدیل: PrPSc از طریق یک فرآیند تبدیل ساختاری ایجاد می شود، جایی که PrPC به طور معمول تا شده، ساختار اشتباه تا شده PrPSc را می پذیرد. تبدیل زمانی اتفاق می‌افتد که PrPC با توده‌های PrPSc موجود تماس پیدا می‌کند، که به‌عنوان الگوهایی عمل می‌کنند تا مولکول‌های PrPC را به اشتباه تا شوند. این فرآیند خود تکثیر می شود، زیرا PrPSc تازه تشکیل شده می تواند بیشتر مولکول های PrPC را جذب و تبدیل کند.

خواص عفونی: PrPSc عفونی در نظر گرفته می شود زیرا این توانایی را دارد که ترکیب غلط تا شده خود را به مولکول های PrPC سالم منتقل کند و باعث انتشار بیماری شود. این انتقال می تواند از راه های مختلفی از جمله بلع بافت های آلوده، تماس مستقیم با مواد آلوده یا در موارد نادر، ارث ژنتیکی ژن PrP جهش یافته رخ دهد.

 سمیت عصبی: تجمع توده های PrPSc در مغز با سمیت عصبی و آسیب شناسی مشخصه بیماری های پریون همراه است. این توده ها فرآیندهای سلولی طبیعی را مختل می کنند که منجر به اختلال عملکرد عصبی، مرگ سلولی و ایجاد علائم عصبی می شود.

بیماری پریوندرک ساختار، ویژگی‌ها و عملکردهای PrPSc برای کشف مکانیسم‌های بیماری‌های پریون و توسعه استراتژی‌هایی برای تشخیص، درمان و پیشگیری حیاتی است.

تکثیر و همانند سازی پروتئین های پریون:

تکثیر پروتئین های پریون، به ویژه تبدیل ایزوفرم سلولی نرمال (PrPC) به ایزوفرم عفونی (PrPSc)، فرآیند پیچیده ای است که موضوع چندین فرضیه بوده است. در حالی که مکانیسم دقیق تکثیر پریون هنوز به طور کامل درک نشده است، مدل‌های متعددی برای توضیح این پدیده پیشنهاد شده‌اند. در اینجا دو فرضیه برجسته وجود دارد:

مدل هترودایمر (Heterodimer model):

مدل هترودایمر فرضیه ای است که تشکیل یک کمپلکس گذرا بین ایزوفرم سلولی طبیعی پروتئین پریون (PrPC) و ایزوفرم نادرست تا شده (PrPSc) را در طول تکثیر پریون نشان می دهد. این مدل پیشنهاد می کند که تعامل بین PrPC و PrPSc منجر به تبدیل PrPC به PrPSc می شود.

با توجه به مدل هترودایمر، PrPC و PrPSc یک کمپلکس هترودیمری پایدار را تشکیل می‌دهند، که در آن مولکول PrPSc اشتباه تا شده به عنوان الگویی برای ایجاد تغییرات ساختاری در مولکول PrPC طبیعی عمل می‌کند. این تغییر ساختاری منجر به تبدیل PrPC به فرم پاتولوژیک PrPSc می شود.

مدل هترودایمر نشان می دهد که فرآیند تبدیل از طریق یک سری از بازآرایی های ساختاری و برهمکنش بین دو ایزوفرم انجام می شود. این فرض می‌کند که کمپلکس هترودیمری پایدار بین PrPC و PrPSc پذیرش ترکیب PrPSc اشتباه تا شده توسط PrPC را ترویج می‌کند.

این مدل بر اهمیت تعامل فیزیکی مستقیم بین PrPC و PrPSc در همانندسازی پریون تاکید می کند. این مدل پیشنهاد می کند که حضور PrPSc به عنوان یک کاتالیزور یا القاء کننده برای تبدیل PrPC عمل می کند، که امکان تقویت و انتشار ایزوفرم نادرست تا شده را فراهم می کند.

مدل هترودایمر (Heterodimer model) در تکثیر پریونمدل هترودایمر توضیحی برای انتقال و تکثیر پریون ها ارائه می دهد، زیرا تبدیل PrPC به PrPSc از طریق تعامل با مولکول های موجود PrPSc انجام می شود. با این حال، شایان ذکر است که جزئیات و مکانیسم های دقیق همانند سازی پریون، از جمله نقش کمپلکس هترودیمری، هنوز موضوع تحقیق و بررسی مداوم است.

مدل فیبریل:

با توجه به مدل فیبریل، همانندسازی پریون شامل ازدیاد طول فیبرهای PrPSc موجود است. مولکول های PrPSc که به اشتباه تا شده اند به عنوان الگوهایی برای افزودن مولکول های جدید PrPC عمل می کنند که منجر به گسترش فیبریل ها می شود. این فرآیند از طریق یک سری تغییرات ساختاری و برهمکنش بین مولکول‌های PrPC و PrPSc رخ می‌دهد.

مدل فیبریل نشان می‌دهد که فیبریل‌های PrPSc دارای سطوح یا اپی توپ‌های خاصی هستند که جذب و ترکیب مولکول‌های PrPC را تسهیل می‌کنند و فرآیند تبدیل را ارتقا می‌دهند. همانطور که مولکول‌های PrPC جدید به فیبریل‌ها می‌پیوندند، دچار تغییرات ساختاری می‌شوند و ترکیب PrPSc را که به اشتباه تا شده‌اند، می‌پذیرند. این منجر به تقویت و انتشار دانه های PrPSc می شود و به پیشرفت بیماری های پریون کمک می کند.

مدل فیبریل در تکثیر پریونمدل فیبریل به توضیح ماهیت خود تکثیر شونده پریون ها کمک می کند، زیرا حتی مقادیر کمی از PrPSc می تواند مقدار زیادی از PrPC را از طریق طویل شدن و تکه تکه شدن دانه های فیبریلار تبدیل کند. همچنین بینش هایی را در مورد ویژگی های ساختاری PrPSc و مکانیسم های زیربنایی تکثیر و انتشار پریون در سیستم عصبی مرکزی ارائه می دهد.

بیماری های پریون ها (Prions) در انسان:

بیماری‌های پریون که به عنوان آنسفالوپاتی‌های اسفنجی قابل انتقال (TSEs) نیز شناخته می‌شوند، گروهی از اختلالات نورودژنراتیو نادر و پیشرونده را در بر می‌گیرند که بر انسان‌ها و حیوانات تأثیر می‌گذارند. در انسان، انواع مختلفی از بیماری های پریون با تظاهرات و ویژگی های بالینی مشخص وجود دارد. در اینجا برخی از بیماری های پریون قابل توجه مشاهده شده در انسان آورده شده است:

بیماری کروتسفلد جاکوب (CJD):

بیماری کروتسفلد جاکوب (CJD) یک اختلال عصبی نادر و کشنده است که در گروه بیماری های پریون قرار می گیرد. این سیستم عصبی مرکزی را تحت تاثیر قرار می دهد و منجر به علائم عصبی شدید می شود. در اینجا برخی از ویژگی های کلیدی CJD آورده شده است:

CJD را می توان بر اساس منشاء و ویژگی های آن به اشکال مختلف طبقه بندی کرد:

  • CJD پراکنده (sCJD): این شایع ترین شکل است که حدود 85 تا 90 درصد موارد را شامل می شود. به طور خود به خود و بدون هیچ علت شناخته شده یا سابقه خانوادگی رخ می دهد.
  • CJD ژنتیک یا فامیلی (gCJD): این شکل با جهش های خاص در ژن PRNP که پروتئین پریون را کد می کند، همراه است. این ژن به روش اتوزومال غالب به ارث می رسد، به این معنی که فردی که ژن جهش یافته را دارد 50 درصد احتمال دارد که آن را به فرزندان خود منتقل کند.
  • Iatrogenic CJD یا CJD اکتسابی: این شکل نادر از CJD از قرار گرفتن در معرض بافت های عفونی یا روش های پزشکی آلوده، مانند ابزارهای جراحی آلوده یا پیوند قرنیه ایجاد می شود.
  • نوع (vCJD): vCJD شکل مشخصی از CJD است که با مصرف محصولات گوشت گاو آلوده به انسفالوپاتی اسفنجی شکل گاو (BSE یا “بیماری جنون گاوی”) مرتبط است. سن شروع آن کمتر است و با علائم روانپزشکی، اختلالات حسی و مشخصات پاتولوژیک متفاوتی در مقایسه با CJD کلاسیک ظاهر می شود.

CJD با تجمع پروتئین پریون (PrPSc) اشتباه تا شده در مغز مشخص می شود که منجر به تشکیل پلاک های آمیلوئید و تخریب عصبی می شود. این پروتئین های غیر طبیعی باعث آسیب عصبی می شوند و منجر به علائم بالینی مشاهده شده در CJD می شوند.

CJD به طور معمول با علائم عصبی پیشرونده سریع تظاهر می کند که ممکن است بسته به شکل بیماری متفاوت باشد. علائم رایج عبارتند از:

  • زوال شناختی و زوال عقل
  • تغییرات رفتاری
  • سفتی و اسپاسم عضلانی
  • مشکلات هماهنگی و آتاکسی
  • میوکلونوس ( تکان های غیر ارادی عضلانی )
  • اختلالات بینایی
  • اختلالات خواب
  • در مراحل بعدی، بیماران ممکن است در بستر بخوابند و وارد حالت زوال عقل عمیق شوند.

تشخیص بیماری کروتزفلد جاکوب (CJD) شامل یک ارزیابی جامع است که شامل ارزیابی بالینی، تصویربرداری عصبی، الکتروانسفالوگرافی (EEG) و آزمایش‌های آزمایشگاهی است. به دلیل نادر بودن و پیچیدگی این بیماری، تشخیص اغلب چالش برانگیز است و به تخصص متخصصان مغز و اعصاب و سایر متخصصان نیاز دارد. در اینجا برخی از اجزای اصلی فرآیند تشخیصی وجود دارد:

  • ارزیابی بالینی: اولین مرحله در تشخیص CJD شامل شرح حال دقیق پزشکی و معاینه عصبی است. پزشک وجود و پیشرفت علائم، زوال شناختی، تغییرات رفتاری، ناهنجاری های حرکتی و سایر علائم عصبی مرتبط با CJD را ارزیابی می کند.
  • تصویربرداری عصبی: تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) مغز یک ابزار مهم در تشخیص CJD است. یافته‌های مشخصه در MRI ممکن است شامل افزایش شدت گانگلیون‌های قشر و/یا پایه در تصویربرداری با وزن انتشار (DWI) و توالی‌های بازیابی وارونگی ضعیف‌شده با مایع (FLAIR) باشد. این ناهنجاری ها نشان دهنده از دست دادن نورون ها و تغییرات اسفنجی شکل در مغز است.
  • الکتروانسفالوگرافی (EEG): EEG فعالیت الکتریکی مغز را اندازه گیری می کند و می تواند به تشخیص CJD کمک کند. الگوی EEG مشخصه در CJD “کمپلکس های موج تیز دوره ای” (PSWCs) نامیده می شود. این شکل موج های غیر طبیعی در فواصل منظم ظاهر می شوند و نشان دهنده اختلال عملکرد عصبی مرتبط با بیماری هستند.
  • تجزیه و تحلیل مایع مغزی نخاعی (CSF): تجزیه و تحلیل مایع مغزی نخاعی به دست آمده از طریق سوراخ کمری می تواند شواهد حمایتی اضافی برای تشخیص CJD ارائه دهد. بیومارکرهای خاص، مانند پروتئین 14-3-3 و پروتئین تاو، ممکن است در CSF بیماران CJD افزایش یابد. با این حال، این نشانگرهای زیستی منحصر به CJD نیستند و می توانند در سایر شرایط عصبی نیز وجود داشته باشند.
  • آزمایش ژنتیک: در موارد مشکوک به CJD خانوادگی یا ژنتیکی، می توان آزمایش ژنتیکی ژن PRNP را انجام داد. شناسایی جهش های خاص مرتبط با CJD می تواند به تایید تشخیص و تعیین ماهیت خانوادگی بیماری کمک کند.
  • بیوپسی یا کالبد شکافی مغز: در برخی موارد، زمانی که تشخیص نامشخص است یا نیاز به تایید قطعی وجود دارد، ممکن است بیوپسی یا کالبد شکافی مغز انجام شود. این روش ها شامل برداشتن و بررسی بافت مغز برای تشخیص تغییرات پاتولوژیک مشخصه مرتبط با CJD، مانند رسوب PrPSc و دژنراسیون اسفنجی شکل است.

بیماری کروتسفلد جاکوب CJDتوجه به این نکته ضروری است که تشخیص CJD اغلب بر اساس ترکیبی از یافته های بالینی، تصویربرداری و آزمایشگاهی انجام می شود. تخصص یک متخصص مغز و اعصاب یا یک متخصص بیماری های پریون برای تشخیص دقیق و مدیریت مناسب بسیار مهم است.

در حال حاضر، هیچ درمانی برای CJD وجود ندارد و درمان عمدتا بر مدیریت علائم و ارائه مراقبت های حمایتی متمرکز است. این بیماری به طور معمول به سرعت پیشرفت می کند و اکثر افراد مبتلا به CJD پیش آگهی ضعیفی دارند و امید به زندگی از ماه ها تا چند سال پس از شروع علائم است. بیماری کروتزفلد جاکوب یک بیماری ویرانگر است که نیاز به مراقبت و حمایت پزشکی تخصصی برای افراد مبتلا و خانواده‌هایشان دارد.

 سندرم Gerstmann-Sträussler-Scheinker (GSS):

بیماری Gerstmann-Sträussler-Scheinker (GSS) یک بیماری ارثی پریونی نادر است که به گروه آنسفالوپاتی های اسفنجی شکل قابل انتقال (TSEs) تعلق دارد. این نام از نام پزشکانی گرفته شده است که برای اولین بار ویژگی های بالینی آن را توصیف کردند.

Gerstmann-Sträussler-Scheinker (GSS)GSS در الگوی اتوزومال غالب به ارث می رسد، به این معنی که فردی با یک نسخه از ژن جهش یافته به این بیماری مبتلا می شود. GSS با جهش در ژن PRNP مرتبط است که دستورالعمل هایی را برای تولید پروتئین پریون (PrP) ارائه می دهد. جهش های مختلفی در ژن PRNP در GSS شناسایی شده است، از جمله A117V، P102L، F198S و غیره.

GSS معمولاً در بزرگسالی ظاهر می شود، با میانگین سنی شروع در 30 تا 50 سالگی، اما می تواند زودتر یا دیرتر رخ دهد. تظاهرات بالینی بسته به جهش خاص می تواند متفاوت باشد. ویژگی های مشترک GSS عبارتند از:

  • اختلال شناختی: بیماران ممکن است زوال عقل پیشرونده، از دست دادن حافظه و مشکل در تفکر و قضاوت را تجربه کنند.
  • آتاکسی: آتاکسی به از دست دادن هماهنگی و تعادل اطلاق می شود. افراد مبتلا به GSS ممکن است راه رفتن ناپایدار، لرزش، سفتی عضلات و مشکلات مهارت های حرکتی ظریف داشته باشند.
  • علائم هرمی (Pyramidal) و خارج هرمی (extrapyramidal): برخی از افراد ممکن است علائم ضعف، اسپاستیسیته و حرکات غیر ارادی را نشان دهند.
  • علائم عصبی روانی: تغییرات رفتاری و خلقی، افسردگی، اضطراب و تغییرات شخصیتی ممکن است رخ دهد.
  • اختلالات بینایی: مشکلات بینایی مانند از دست دادن بینایی، آتروفی بینایی یا دژنراسیون شبکیه ممکن است در برخی موارد وجود داشته باشد.

سیر بیماری معمولاً پیشرونده است و منجر به ناتوانی شدید و در نهایت مرگ می شود که اغلب در عرض یک دهه پس از شروع علائم رخ می دهد.

GSS با تجمع پروتئین پریون (PrPSc) اشتباه تا شده در مغز مشخص می شود که منجر به تشکیل پلاک های آمیلوئید و تخریب عصبی می شود. این تجمعات پروتئین غیرطبیعی منجر به آسیب تدریجی و از دست دادن نورون ها در مناطق آسیب دیده مغز می شود.

تشخیص بیماری Gerstmann-Sträussler-Scheinker (GSS) شامل یک ارزیابی جامع است که شامل ارزیابی بالینی، تصویربرداری عصبی، آزمایش ژنتیکی و گاهی اوقات بیوپسی مغز است. به دلیل نادر بودن و تداخل ویژگی‌های آن با سایر بیماری‌های نورودژنراتیو، تشخیص می‌تواند چالش برانگیز باشد و به تخصص متخصصان مغز و اعصاب و متخصصان بیماری‌های پریون نیاز دارد. در اینجا اجزای اصلی فرآیند تشخیصی وجود دارد:

  • ارزیابی بالینی: مرحله اولیه در تشخیص GSS شامل شرح حال دقیق پزشکی و معاینه عصبی است. پزشک وجود و پیشرفت علائم، زوال شناختی، مشکلات هماهنگی، اختلالات بینایی و سایر علائم عصبی مرتبط با GSS را ارزیابی خواهد کرد. سابقه خانوادگی نقش مهمی ایفا می کند، زیرا GSS یک اختلال ارثی است.
  • تصویربرداری عصبی: تصویربرداری تشدید مغناطیسی (MRI) مغز یک ابزار مهم در تشخیص GSS است. ممکن است یافته های مشخصه ای مانند آتروفی مغزی (انقباض) و ناهنجاری های سیگنال در مناطق خاص مغز را نشان دهد. این ناهنجاری ها، همراه با ویژگی های بالینی، می توانند به تشخیص GSS کمک کنند.
  • آزمایش ژنتیکی: آزمایش ژنتیک یک مرحله مهم در تأیید تشخیص GSS است. این شامل تجزیه و تحلیل ژن PRNP برای جهش های ایجاد کننده بیماری است. GSS با جهش های خاصی در ژن PRNP مانند A117V، P102L، F198S و غیره مرتبط است. شناسایی این جهش‌ها شواهد قوی برای تشخیص GSS فراهم می‌کند و به تمایز آن از سایر اختلالات نورودژنراتیو کمک می‌کند.
  • بیوپسی یا کالبد شکافی مغز: در برخی موارد، زمانی که تشخیص نامشخص است یا آزمایش ژنتیکی قطعی نیست، ممکن است بیوپسی یا کالبد شکافی مغز انجام شود. این روش ها شامل برداشتن و بررسی بافت مغز برای تشخیص تغییرات پاتولوژیک مشخصه مرتبط با GSS، مانند حضور PrPSc و پلاک های آمیلوئیدی است.

توجه به این نکته ضروری است که تشخیص GSS باید توسط متخصصان مغز و اعصاب یا متخصصان مجرب در بیماری های پریون انجام شود. تظاهرات بالینی، یافته های تصویربرداری عصبی و آزمایش ژنتیکی برای رسیدن به تشخیص قطعی با هم در نظر گرفته می شوند. مشاوره ژنتیک نیز برای ارائه اطلاعات و حمایت از افراد و خانواده های تحت تأثیر GSS بسیار مهم است.

در حال حاضر، هیچ درمانی برای GSS وجود ندارد و درمان عمدتا بر مدیریت علائم و ارائه مراقبت های حمایتی متمرکز است. فیزیوتراپی و کاردرمانی ممکن است به بهبود تحرک و حفظ توانایی های عملکردی کمک کند. این بیماری به طور کلی طی سال ها تا دهه ها پیشرفت می کند و منجر به ناتوانی شدید و در نهایت مرگ می شود. با توجه به نادر بودن GSS، مراقبت های پزشکی تخصصی از متخصصان مغز و اعصاب و مشاوران ژنتیک برای تشخیص دقیق، مدیریت مناسب و مشاوره ژنتیکی برای افراد مبتلا و خانواده هایشان ضروری است.

بی خوابی فامیلی کشنده (FFI) یا Fatal Familial Insomnia:

بی خوابی فامیلی کشنده (FFI) یک بیماری پریونی بسیار نادر و ارثی است که با بی خوابی پیشرونده و سایر علائم عصبی مشخص می شود. در اینجا برخی از جنبه های کلیدی FFI آورده شده است:

FFI از الگوی توارث اتوزومال غالب پیروی می کند، به این معنی که یک فرد مبتلا 50 درصد شانس انتقال ژن جهش یافته را به هر یک از فرزندان خود دارد. FFI با جهش های خاص در ژن PRNP که پروتئین پریون (PrP) را کد می کند، مرتبط است. شایع ترین جهش مرتبط با FFI D178N است.

FFI معمولاً در بزرگسالی، معمولاً بین 30 تا 60 سالگی ظاهر می شود. علامت مشخصه FFI بی خوابی پیشرونده است که به طور فزاینده ای شدید می شود و اغلب به درمان مقاوم می شود. سایر علائم عصبی و روانپزشکی نیز ممکن است وجود داشته باشد، از جمله:

  • دیساوتونومی: اختلال عملکرد اتونومیک می تواند باعث تغییر در فشار خون، ضربان قلب و تنظیم دمای بدن شود.
  • اختلالات حرکتی: بیماران ممکن است میوکلونوس ( تکان های غیر ارادی عضلات)، آتاکسی (از دست دادن هماهنگی) و سایر ناهنجاری های حرکتی را تجربه کنند.
  • تغییرات شناختی و روانی: اختلال در حافظه، سردرگمی، توهم، هذیان و تغییرات رفتاری ممکن است رخ دهد.
  • ناهنجاری های غدد درون ریز: اختلالات هورمونی، مانند تغییرات در سطح هورمون رشد (GH) و کورتیزول، ممکن است مشاهده شود.

FFI با تجمع پروتئین پریون (PrPSc) اشتباه تا شده در مغز مشخص می شود که منجر به از دست دادن نورون ها و تغییرات اسفنجی شکل می شود. نواحی خاص مغزی که در FFI تحت تأثیر قرار می گیرند شامل تالاموس است که نقش مهمی در تنظیم خواب دارد و سایر مناطق درگیر در عملکرد خودمختار و کنترل حرکتی.

تشخیص بی خوابی فامیلی کشنده (FFI) به دلیل نادر بودن و همپوشانی علائم آن با سایر اختلالات خواب و شرایط عصبی، چالش برانگیز است. فرآیند تشخیصی برای FFI شامل یک ارزیابی جامع است که شامل ارزیابی بالینی، آزمایش ژنتیک، مطالعات خواب، و حذف سایر علل بالقوه بی‌خوابی است. در اینجا اجزای اصلی فرآیند تشخیصی وجود دارد:

  • ارزیابی بالینی: مرحله اولیه در تشخیص FFI شامل شرح حال دقیق پزشکی و معاینه عصبی است. پزشک حضور و پیشرفت علائم را با توجه ویژه به ویژگی‌های مشخصه FFI مانند بی‌خوابی پیشرونده، اختلال عملکرد خودکار، ناهنجاری‌های حرکتی، تغییرات شناختی و علائم روان‌پزشکی ارزیابی می‌کند.
  • آزمایش ژنتیکی: آزمایش ژنتیک نقش مهمی در تایید تشخیص FFI دارد. این شامل تجزیه و تحلیل ژن PRNP برای جهش های ایجاد کننده بیماری است که شایع ترین جهش مرتبط با FFI D178N است. شناسایی جهش خاص PRNP شواهد قوی برای تشخیص FFI فراهم می کند. این بیماری به دو صورت بی خوابی فامیلی کشنده (FFI) که اتوزومال غالب است و بی خوابی کشنده پراکنده (sFI) که ناشی از جهش ارثی است وجود دارد.
  • پلی سومنوگرافی: پلی سومنوگرافی که به عنوان مطالعه خواب نیز شناخته می شود، برای ارزیابی الگوی خواب بیمار و شناسایی ناهنجاری ها انجام می شود. در FFI، مطالعات خواب ممکن است اختلالاتی را در معماری خواب، کاهش کارایی خواب، و عدم حضور یا کاهش قابل توجه در مراحل معمولی خواب، مانند خواب حرکت سریع چشم (REM) نشان دهد.
  • حذف علل دیگر: مهم است که سایر علل بالقوه بی خوابی یا اختلالات خواب را که ممکن است شبیه به FFI باشند حذف کنید. این شامل رد کردن شرایطی مانند بی خوابی اولیه، آپنه خواب، سندرم پای بیقرار، اختلالات روانپزشکی و سایر اختلالات عصبی است.
  • سایر تست های تشخیصی: آزمایش های اضافی ممکن است برای ارزیابی عملکرد خودمختار انجام شود، مانند تجزیه و تحلیل تغییرات ضربان قلب، تست های تنظیم حرارت و ارزیابی سطح هورمون. این تست‌ها می‌توانند به شناسایی دیساآتونومی مشخصه مرتبط با FFI کمک کنند.

بی خوابی فامیلی کشنده FFIبا توجه به پیچیدگی تشخیص FFI، مشورت با متخصصان مغز و اعصاب، متخصصان خواب و سایر متخصصان مراقبت های بهداشتی با تجربه در بیماری های پریون و اختلالات خواب ضروری است. تخصص این متخصصان، همراه با ارزیابی کامل ویژگی های بالینی، آزمایش ژنتیک و مطالعات خواب، برای تشخیص دقیق و مدیریت مناسب بسیار مهم است. مشاوره ژنتیک نیز برای ارائه اطلاعات و حمایت از افراد و خانواده های آسیب دیده از FFI توصیه می شود.

متاسفانه در حال حاضر هیچ درمانی برای FFI وجود ندارد و درمان بر مدیریت علائم و ارائه مراقبت های حمایتی متمرکز است. داروهای خواب و سایر مداخلات ممکن است به کاهش ناراحتی های مرتبط با بی خوابی کمک کنند، اما اغلب در مراحل بعدی بیماری بی اثر هستند. پیشرفت FFI بی وقفه است و این بیماری در نهایت کشنده است، معمولاً در عرض چند ماه تا چند سال از شروع علائم.

با توجه به پیچیدگی FFI و گزینه‌های درمانی محدود موجود، مراقبت‌های چند رشته‌ای شامل متخصصان مغز و اعصاب، متخصصان خواب، و متخصصان مراقبت‌های بهداشتی حمایتی برای ارائه بهترین مدیریت و پشتیبانی ممکن برای افراد و خانواده‌های تحت تأثیر FFI ضروری است. مشاوره ژنتیک نیز برای خانواده های آسیب دیده برای درک الگوی وراثت و تصمیم گیری آگاهانه مهم است.

بیماری کورو (Kuru):

کورو یک بیماری عصبی بسیار نادر و کشنده است که در میان مردم فور در ارتفاعات شرقی پاپوآ گینه نو شایع بود. این بیماری در اثر انتقال پروتئین‌های پریون عفونی (PrPSc) از طریق مصرف بافت آلوده مغز انسان، به‌ویژه از طریق اعمال آدم‌خواری در طول مراسم تشییع جنازه ایجاد می‌شود.

kuru diseaseکورو دوره نهفتگی طولانی دارد که اغلب از 10 تا 50 سال متغیر است. این بیماری در ابتدا با علائم غیر اختصاصی مانند سردرد، درد مفاصل و خستگی ظاهر می شود. با پیشرفت بیماری، علائم مشخص تری ظاهر می شوند، از جمله:

  • آتاکسی: آتاکسی به از دست دادن هماهنگی و کنترل حرکات ماهیچه ای اشاره دارد. افراد مبتلا به کورو در تعادل، هماهنگی و مهارت‌های حرکتی ظریف مشکلاتی را تجربه می‌کنند.
  • لرزش: لرزش کنترل نشده، به ویژه در اندام ها، در بیماران کورو شایع است.
  • تغییرات شناختی و رفتاری: کورو بر عملکرد شناختی تأثیر می گذارد و منجر به از دست دادن حافظه، سردرگمی و تغییر در رفتار و شخصیت می شود.
  • مشکل در بلع: دیسفاژی یا مشکل در بلع، یکی دیگر از ویژگی های برجسته کورو است که اغلب منجر به ذات الریه آسپیراسیون می شود.
  • پیشرفت به حالت نباتی: با پیشرفت بیماری، افراد مبتلا به کورو به طور فزاینده ای ناتوان می شوند و در نهایت وارد یک حالت زوال عمیق جسمی و ذهنی می شوند که شبیه به حالت رویشی است.

kuru disease 1پروتئین پریون عفونی (PrPSc) در مغز تجمع می یابد و منجر به تخریب و مرگ سلول های عصبی می شود. نواحی خاصی از مغز که تحت تأثیر قرار می گیرند شامل مخچه است که به اختلالات حرکتی مشاهده شده در کورو کمک می کند.

کورو عمدتاً از طریق عمل مصرف بافت مغز افراد متوفی به عنوان بخشی از آدم خواری آیینی گسترش می یابد. به دلیل تلاش‌های قابل توجه برای حذف شیوه‌های آدم‌خواری و اجرای اقدامات بهداشت عمومی، کورو به‌طور چشمگیری کاهش یافته است و اکنون نادر است. آخرین موارد شناخته شده در اواخر قرن بیستم گزارش شده است.

تشخیص کورو، یک بیماری بسیار نادر و در حال حاضر تقریباً ریشه کن شده، اساساً بر اساس مشاهدات بالینی، تحقیقات اپیدمیولوژیک و معاینات پس از مرگ بود. با توجه به اینکه آخرین موارد شناخته شده کورو در اواخر قرن بیستم رخ داده است، تشخیص کورو در زمان کنونی بسیار بعید است. با این وجود، من می توانم یک نمای کلی از فرآیند تشخیصی که در زمانی که موارد کورو هنوز شایع بودند، ارائه کنم:

  • ارزیابی بالینی: مرحله اولیه در تشخیص کورو شامل یک ارزیابی بالینی کامل است. این شامل گرفتن تاریخچه پزشکی دقیق و انجام معاینه فیزیکی برای شناسایی علائم و نشانه های مشخصه مرتبط با بیماری بود. وجود آتاکسی پیشرونده، لرزش، زوال شناختی، و دیسفاژی از ویژگی های بالینی مهمی بودند که نشان دهنده کورو بودند.
  • بررسی‌های اپیدمیولوژیک: کورو با شیوه‌های فرهنگی خاص، به‌ویژه مراسم آدم‌خواری مرتبط با مصرف بافت‌های آلوده مغز انسان مرتبط بود. تحقیقات اپیدمیولوژیک شامل مطالعه جمعیت آسیب‌دیده، آداب و رسوم و آیین‌های آنها برای شناسایی الگوهای انتقال بیماری و درک عوامل خطر مرتبط با کورو بود.
  • معاینات پس از مرگ: تشخیص قطعی کورو معمولاً از طریق معاینات پس از مرگ انجام می شود، جایی که نمونه های بافت مغز برای وجود تغییرات پاتولوژیک مشخصه آنالیز می شوند. این شامل بررسی بخش‌های مغز از نظر دژنراسیون اسفنجی، آستروگلیوز (تکثیر آستروسیت‌ها) و تجمع پروتئین پریون عفونی (PrPSc) بود. وجود این تغییرات پاتولوژیک در مناطق خاصی از مغز، مانند مخچه، تشخیص کورو را ثابت کرد.

شایان ذکر است که به دلیل کاهش قابل توجه کورو و ریشه کن کردن شیوه های فرهنگی مرتبط با انتقال آن، روش های تشخیصی معاصر برای کورو مرتبط یا قابل اجرا نیستند. در عوض، مطالعه کورو بینش‌های ارزشمندی در مورد ماهیت و انتقال بیماری‌های پریون ارائه کرده است که به درک ما از شرایط مشابهی مانند بیماری کروتزفلد-جاکوب (CJD) و نوع بیماری کروتزفلد-جاکوب (vCJD) کمک می‌کند.

توجه به این نکته ضروری است که کورو یک بیماری بسیار نادر است که به دلیل تغییرات فرهنگی دیگر به طور فعال منتقل نمی شود. مطالعه کورو کمک قابل توجهی به درک ما از بیماری های پریون و انتقال آنها کرده است.

press 1 18این تنها چند نمونه از بیماری های پریون در انسان است. هر نوع بیماری پریون ویژگی های خاص خود را دارد، از جمله تظاهرات بالینی، سن شروع، پیشرفت بیماری و نحوه انتقال. بیماری‌های پریون مکانیسم مشترک زیربنای تا شدن و تجمع پروتئین پریون را دارند که منجر به تخریب عصبی می‌شود.

بیماری های پریون ها (Prions) در حیوانات:

بیماری های پریون که به عنوان آنسفالوپاتی های اسفنجی شکل قابل انتقال (TSEs) نیز شناخته می شوند، گونه های مختلف جانوری را تحت تاثیر قرار می دهند. مشابه بیماری های پریون در انسان، بیماری های پریون حیوانی با تجمع پروتئین های پریون غیر طبیعی (PrPSc) در مغز مشخص می شود که منجر به تخریب عصبی می شود. در اینجا چند بیماری پریون قابل توجه در حیوانات آورده شده است:

انسفالوپاتی اسفنجی شکل گاوی یا Bovine Spongiform Encephalopathy (BSE یا “بیماری جنون گاوی”): BSE عمدتاً گاوها را تحت تأثیر قرار می دهد. این بیماری در دهه‌های 1980 و 1990 به دلیل انتقال احتمالی آن به انسان مورد توجه قرار گرفت و باعث بیماری کروتزفلد-جاکوب (vCJD) شد. اعتقاد بر این است که BSE از تغذیه گاو از گوشت و پودر استخوان مشتق شده از نشخوارکنندگان سرچشمه می گیرد. اقدامات کنترلی و مقررات سختگیرانه به کاهش بروز BSE کمک کرده است.

بیماری جنون گاوی 1 اسکراپی (Scrapie): اسکراپی یک بیماری پریونی است که گوسفند و بز را درگیر می کند. قرن هاست که شناخته شده است و با خارش (خارش شدید)، تغییرات رفتاری و تخریب پیشرونده عصبی مشخص می شود. اسکراپی می تواند به صورت افقی در یک گله یا به صورت عمودی از یک میش آلوده به فرزندانش منتقل شود. حساسیت ژنتیکی در تعیین استعداد ابتلا به اسکرپی نقش دارد.

بیماری  اسکراپی (Scrapie)بیماری زوال مزمن (Chronic wasting disease): CWD آهو، گوزن، گوزن شمالی و سایر گونه های گوزن را تحت تاثیر قرار می دهد. با کاهش وزن، تغییرات رفتاری و ناهنجاری های عصبی مشخص می شود. CWD در هر دو جمعیت اهلی و وحشی، عمدتاً در آمریکای شمالی، شناسایی شده است، اما مواردی در مناطق دیگر نیز گزارش شده است. روش دقیق انتقال هنوز در دست بررسی است، اما اعتقاد بر این است که از طریق تماس مستقیم با حیوانات آلوده یا محیط های آلوده رخ می دهد. این بیماری با مصرف مغز، نخاع، چشم، طحال، لوزه ها، غدد لنفاوی حیوانات آلوده قابل انتقال است.

Chronic wasting diseaseانسفالوپاتی راسو قابل انتقال (TME): TME راسوهای پرورشی را تحت تأثیر قرار می دهد و باعث علائم عصبی پیشرونده مانند آتاکسی، لرزش و ناتوانی می شود. تصور می شود که به صورت افقی در میان راسو در مزارع منتقل می شود. اقدامات کنترلی، مانند حذف حیوانات آلوده و بهبود شیوه های مدیریت مزرعه، به کاهش شیوع TME کمک کرده است.

 آنسفالوپاتی اسفنجی شکل گربه (FSE): FSE یک بیماری پریونی است که گربه های خانگی را درگیر می کند. شباهت‌هایی با سایر بیماری‌های پریون حیوانی، مانند دژنراسیون واکوئلی و تجمع PrPSc در مغز دارد. موارد FSE با مصرف بافت های آلوده گاو، به ویژه مغز و نخاع مرتبط است.

تشخیص بیماری‌های پریون حیوانی شامل ترکیبی از ارزیابی بالینی، بررسی هیستوپاتولوژیک بافت‌های مغز، تشخیص PrPSc با استفاده از تکنیک‌های تخصصی و گاهی آزمایش‌های ژنتیکی است. اقدامات کنترلی دقیق، برنامه‌های نظارتی و مقررات برای جلوگیری از گسترش بیماری‌های پریون در حیوانات و به حداقل رساندن خطر بالقوه برای سلامت انسان وجود دارد.

انتقال بیماری های پریون (Prions):

بیماری های پریون می توانند از راه های مختلفی از جمله وراثت ژنتیکی، تشکیل پراکنده پریون ها و قرار گرفتن در معرض بافت ها یا مواد آلوده منتقل شوند. در اینجا راه های اصلی انتقال بیماری های پریون آورده شده است:

 انتقال ژنتیکی: برخی از بیماری های پریون، مانند اشکال خانوادگی بیماری کروتسفلد-جاکوب (CJD)، بی خوابی فامیلی کشنده (FFI) و سندرم Gerstmann-Sträussler-Scheinker (GSS) می توانند به دلیل جهش در ژن PRNP به ارث برده شوند. . این جهش های ژنتیکی منجر به تولید پروتئین های غیر طبیعی پریون (PrPSc) یا افزایش حساسیت به تبدیل پریون می شود.

انتقال پراکنده: اکثر بیماری های پریون به صورت پراکنده رخ می دهد، به این معنی که هیچ علت ژنتیکی یا محیطی شناخته شده ای وجود ندارد. بیماری‌های پریون پریون، مانند CJD پراکنده، از تا زدن اشتباه خود به خودی پروتئین‌های پریون سلولی طبیعی (PrPC) به شکل عفونی PrPSc ناشی می‌شوند. محرک های دقیق این فرآیند تاشو نادرست هنوز به طور کامل شناخته نشده است.

انتقال اکتسابی:

  • بلع: بیماری های پریون می توانند از طریق مصرف بافت ها یا محصولات آلوده منتقل شوند. این امر به ویژه در انسفالوپاتی اسفنجی شکل گاو (BSE یا “بیماری جنون گاوی”) مشاهده شد که در آن گاوها با مصرف خوراک حاوی گوشت و پودر استخوان آلوده به دست آمده از حیوانات آلوده آلوده شدند. علاوه بر این، برخی از شیوه های سنتی که شامل مصرف بافت مغز در جمعیت های انسانی است، مانند مورد کورو، انتقال بیماری های پریون را تسهیل کرده است.
  • روش‌های پزشکی: بیماری‌های پریون را می‌توان از طریق روش‌های پزشکی شامل ابزارهای جراحی آلوده، پیوند بافت‌های آلوده (مانند قرنیه، سخت شامه)، یا تجویز هورمون رشد آلوده مشتق شده از جسد انسان (همانطور که در موارد CJD ایتروژنیک اتفاق افتاد) منتقل کرد.
  • انتقال زئونوز: برخی از بیماری های پریون حیوانی، مانند BSE، پتانسیل انتقال به انسان را دارند. این انتقال مشترک بین انسان و دام از طریق مصرف فرآورده های گوشتی آلوده (که منجر به نوع CJD در انسان می شود) رخ داده است و به نگرانی های بهداشت عمومی منجر شده است.

 انتقال افقی: برخی از بیماری های پریون حیوانی، از جمله اسکراپی در گوسفند و بیماری زوال مزمن (CWD) در گوزن ها، می توانند به صورت افقی در بین جمعیت ها منتقل شوند. این امر از طریق تماس مستقیم با حیوانات آلوده یا قرار گرفتن در معرض محیط های آلوده، مانند چرا در مراتع آلوده رخ می دهد.

پیش گیری از بیماری های پریون (Prions):

پیشگیری از بیماری های پریون به دلیل ویژگی های منحصر به فرد و راه های متعدد انتقال می تواند چالش برانگیز باشد. با این حال، اقدامات خاصی وجود دارد که می تواند به به حداقل رساندن خطر انتقال بیماری پریون کمک کند. در اینجا چند استراتژی کلیدی برای پیشگیری آورده شده است:

 اجرای تدابیر شدید ایمنی مواد غذایی:

  • منع تغذیه با گوشت و پودر استخوان مشتق شده از نشخوارکنندگان به حیوانات، زیرا عامل مهمی در گسترش آنسفالوپاتی اسفنجی شکل گاوی (BSE) بود.
  • حصول اطمینان از تامین منابع و جابجایی مناسب محصولات حیوانی برای به حداقل رساندن خطر آلودگی پریون.
  • اجرای مقررات سختگیرانه و اقدامات کنترل کیفی در تولید و فرآوری گوشت و فرآورده های دامی.

اطمینان از اقدامات پزشکی ایمن:

  • پیروی از پروتکل های دقیق استریلیزاسیون و ضدعفونی ابزارهای جراحی و تجهیزات پزشکی برای جلوگیری از انتقال پریون ها.
  • اجرای دستورالعمل هایی برای استفاده ایمن و دفع مواد مشتق شده از بافت های انسانی مانند قرنیه یا سخت شامه برای جلوگیری از انتقال بیماری های پریونی.

مانیتور و نظارت:

  • ایجاد برنامه های نظارتی برای شناسایی و ردیابی موارد بیماری های پریون در جمعیت انسانی و حیوانی.
  • انجام پایش و آزمایش منظم بر روی حیوانات در جمعیت های پرخطر، مانند دام ها یا سرویدهای اسیر، برای تشخیص زودهنگام بیماری های پریون و جلوگیری از گسترش بیشتر.

اقدامات کنترلی دقیق:

  • اجرای مقررات برای جلوگیری از جابجایی حیوانات آلوده یا مواد بالقوه آلوده به آن سوی مرزها.
  • اجرای اقدامات برای کنترل و مدیریت بیماری های پریون در جمعیت های حیوانات اسیر مانند معدوم سازی حیوانات آلوده، اجرای اقدامات ایمنی زیستی و جلوگیری از تماس بین افراد سالم و آلوده.

 آموزش بهداشت عمومی:

  • افزایش آگاهی مردم، متخصصان مراقبت های بهداشتی و افراد در معرض خطر در مورد بیماری های پریون، روش های انتقال آنها و اقدامات پیشگیرانه.
  • ارائه رهنمودها و توصیه‌ها در مورد اقدامات ایمن مربوط به حمل، تهیه و مصرف فرآورده‌های حیوانی.

توجه به این نکته ضروری است که بیماری های پریون نسبتاً نادر هستند و خطر انتقال بسته به بیماری خاص و جمعیت در معرض خطر متفاوت است. با این حال، با اجرای اقدامات پیشگیرانه، انجام نظارت و ارتقاء آگاهی عمومی، می توان انتقال بالقوه بیماری های پریون را به میزان قابل توجهی کاهش داد.

سوالات متداول
چگونه می توان پریون ها را غیر فعال کرد؟

پریون ها، عوامل عفونی مسئول بیماری های پریون، مقاومت منحصر به فردی را در برابر بسیاری از اشکال سنتی غیرفعال سازی و تخریب نشان می دهند. آنها پایداری قابل توجهی دارند و می توانند در شرایط مختلف فیزیکی و شیمیایی مقاومت کنند که معمولاً سایر عوامل بیولوژیکی را دناتور یا از بین می برد. در عین حال، عوامل خاصی می توانند بر حساسیت پریون ها به غیرفعال شدن یا تخریب تأثیر بگذارند. بیایید عوامل مقاوم و حساس پریون ها را بررسی کنیم:

پریون ها در برابر عوامل زیر مقاوم هستند:

  • درجه حرارت بالا: پریون ها در برابر حرارت بسیار مقاوم هستند. آنها می توانند دمای بالاتر از نقطه جوش آب را بدون از دست دادن عفونت خود تحمل کنند. روش‌های معمول استریل‌سازی، مانند اتوکلاو، که متکی به گرما و فشار هستند، اغلب در حذف کامل پریون‌ها بی‌اثر هستند.
  • عوامل شیمیایی: پریون ها در برابر بسیاری از عوامل شیمیایی از جمله ضد عفونی کننده ها، مواد شوینده و آنزیم ها بسیار مقاوم هستند ضدعفونی‌کننده‌های رایج و عوامل ضدعفونی‌کننده مانند فرمالدئید، فنل‌ها، الکل‌ها و سفیدکننده‌ها کارایی محدودی در برابر پریون‌ها دارند. پریون ها همچنین در برابر پروتئازها که آنزیم هایی هستند که به طور معمول پروتئین ها را تجزیه می کنند، مقاوم هستند.
  •  اشعه ماوراء بنفش: پریون ها نسبتاً در برابر اشعه ماوراء بنفش (UV) مقاوم هستند که معمولاً برای اهداف استریل کردن استفاده می شود. اشعه ماوراء بنفش به مواد ژنتیکی میکروارگانیسم‌ها آسیب می‌زند، اما پریون‌ها فاقد اسیدهای نوکلئیک هستند، که باعث می‌شود کمتر در معرض این نوع غیرفعال‌سازی قرار گیرند.

پریون ها در برابر عوامل زیر حساس هستند:

  • دناتوره کننده های پروتئین: برخی از عوامل دناتوره کننده مانند گوانیدین هیدروکلراید یا گوانیدین ایزوتیوسیانات می توانند ساختار پروتئین های پریون را مختل کرده و آنها را غیرعفونی کنند. این عوامل ساختار پروتئین را باز می کنند و ترکیب منحصر به فرد PrPSc را مختل می کنند.
  • پروتئیناز K: پروتئیناز K یک پروتئاز بسیار فعال است که می تواند به طور موثر بسیاری از پروتئین ها از جمله پروتئین های پریون را تجزیه کند. درمان با پروتئیناز K می تواند PrPSc را هضم کند و عفونت را کاهش دهد.
  •  ترکیبات فنلی: برخی از ترکیبات فنلی مانند فنل و کرزول ها نشان داده شده است که تا حدی عفونت پریون را مهار می کنند. در حالی که آنها به طور کامل در از بین بردن پریون ها مؤثر نیستند، می توانند عفونت را تا حدودی کاهش دهند.
  • فشار بالا: پریون ها به درمان های فشار بالا مانند فشار هیدرواستاتیک بالا یا فناوری چرخه فشار حساس هستند. این تکنیک ها می توانند ساختار PrPSc را مختل کرده و عفونت را کاهش دهند. روش‌های معمول استریل‌سازی، مانند اتوکلاو، که متکی به گرما و فشار هستند، اغلب در حذف کامل پریون‌ها بی‌اثر هستند. اما اگر مدت زمان اتوکلاو را افزایش دهید می تواند پریون ها را از بین ببرد.
  •  اصلاح ساختار PrPSc: برخی از ترکیبات شیمیایی یا آنتی بادی های خاص می توانند با PrPSc برهم کنش داشته باشند و ساختار آن را تغییر دهند و عفونت آن را کاهش دهند. این ترکیبات می توانند در تجمع و تجمع PrPSc اختلال ایجاد کنند.

توجه به این نکته ضروری است که مقاومت و حساسیت خاص پریون ها به عوامل مختلف ممکن است بسته به سویه پریون، گونه ها و شرایط محیطی متفاوت باشد. مقاومت منحصربه‌فرد پریون‌ها در برابر روش‌های غیرفعال‌سازی سنتی، چالش‌هایی را از نظر آلودگی‌زدایی و پیشگیری از انتقال بیماری پریون ایجاد می‌کند. پروتکل ها و رویه های تخصصی برای اطمینان از غیرفعال کردن یا حذف موثر پریون ها از مواد یا محیط های آلوده مورد نیاز است.

 پریون ها چگونه سویه های مختلف پریون ویژگی های بالینی و پاتولوژیک متمایز را از خود نشان می دهند؟

مکانیسم‌های زیربنایی تنوع سویه در بیماری‌های پریون شامل تفاوت‌هایی در ترکیب و ویژگی‌های تجمع پروتئین‌های پریون اشتباه تا شده (PrPSc) است. این تغییرات می تواند ناشی از تفاوت در مسیرهای تاشونده، تغییرات پس از ترجمه، یا ویژگی های ساختاری PrPSc باشد. این ویژگی‌های خاص سویه باعث ایجاد ویژگی‌های بالینی و پاتولوژیک متمایز می‌شود، از جمله تفاوت در دوره‌های کمون، الگوهای تخریب عصبی، و مناطق آسیب‌دیده مغز.

مسیرهای سلولی خاص و عواملی که در تبدیل PrPC به PrPSc دخیل هستند چیست و چگونه این فرآیند تبدیل منجر به انتشار و تجمع پریون ها می شود؟

تبدیل پروتئین پریون سلولی طبیعی (PrPC) به شکل نادرست و عفونی (PrPSc) شامل مسیرهای سلولی پیچیده است. عوامل دخیل در این فرآیند تبدیل عبارتند از هم فاکتورهای سلولی، مانند چاپرون های مولکولی، گلیکوزآمینوگلیکان ها و میکرو دامنه های غشایی خاص. تصور می‌شود که این تبدیل از طریق یک مکانیسم پلیمریزاسیون دانه‌دار اتفاق می‌افتد، جایی که PrPSc موجود به عنوان الگویی برای تا کردن اشتباه PrPC عمل می‌کند. تجمع و آزادسازی پریون ها از طریق مکانیسم هایی مانند اگزوسیتوز، ریزش وزیکول های خارج سلولی و ترشح غیر متعارف اتفاق می افتد.

چگونه پریون ها می توانند از سیستم ایمنی فرار کنند؟

پریون ها به دلیل عوامل متعددی می توانند از سیستم ایمنی فرار کنند و در میزبان باقی بمانند. خواص منحصر به فرد PrPSc، مانند مقاومت در برابر پروتئولیز و شناسایی محدود توسط سیستم های نظارت ایمنی، به فرار آنها از پاکسازی ایمنی کمک می کند. علاوه بر این، پریون‌ها می‌توانند توده‌های خارج سلولی به نام پلاک‌های آمیلوئیدی را تشکیل دهند که می‌تواند از آنها در برابر تشخیص ایمنی محافظت کند و توانایی پریون ها برای پخش شدن در میزبان بدون ایجاد پاسخ ایمنی قوی نیز به تداوم آنها کمک می کند.

پریون‌ها چگونه از سد خونی مغزی عبور می‌کنند و به سیستم عصبی مرکزی حمله می‌کنند؟

مکانیسم های دقیق عبور پریون ها از سد خونی مغزی و حمله به سیستم عصبی مرکزی به طور کامل شناخته نشده است. با این حال، اعتقاد بر این است که پریون ها می توانند از طریق چندین مسیر، از جمله ترانس سیتوز در سلول های اندوتلیال، انتقال توسط سلول های ایمنی، یا از طریق اعصاب محیطی وارد مغز شوند. هنگامی که در مغز قرار می گیرند، پریون ها می توانند در شبکه عصبی پخش شوند و از طریق مکانیسم هایی که شامل جذب و تبدیل PrPC به PrPSc می شود، تخریب عصبی را القاء کنند که منجر به تشکیل توده های سمی می شود.

پریون ها چگونه عملکرد نورون های طبیعی را مختل می کنند و منجر به علائم مشخصه و انحطاط پیشرونده مشاهده شده در بیماری های پریون می شوند؟

پریون ها از طریق مکانیسم های مختلف باعث ایجاد سمیت عصبی می شوند. تجمع PrPSc فرآیندهای سلولی از جمله هموستاز پروتئین، عملکرد میتوکندری، هموستاز کلسیم و انتقال سیناپسی را مختل می کند. این منجر به اختلال عملکرد عصبی، از دست دادن سیناپسی و در نهایت تخریب عصبی می شود. تشکیل توده های پروتئینی نامحلول و فعال شدن پاسخ های التهابی در سلول های گلیال نیز به آسیب عصبی و پیشرفت بیماری کمک می کند.

نقش عوامل سلولی مانند چاپرون های مولکولی در تاخوردگی، انتقال و پاکسازی پروتئین های پریون چیست؟

عوامل سلولی، از جمله چاپرون ها، نقش اساسی در تاخوردگی، حمل و نقل و پاکسازی پروتئین های پریون ایفا می کنند. چاپرون ها، مانند پروتئین های شوک حرارتی، به تا شدن صحیح PrPC کمک می کنند و از تا شدن نادرست و تجمع PrPSc جلوگیری می کنند. تغییرات در این فرآیندهای سلولی، مانند اختلال در عملکرد چاپرون یا افزایش استرس سلولی، می‌تواند به تجمع و تکثیر پریون‌ها کمک کند و باعث پاتوژنز بیماری پریون شود.

مخازن محیطی بالقوه برای پریون ها چیست و چگونه آنها برای مدت طولانی در این محیط ها باقی می مانند و عفونی می مانند؟

پریون ها می توانند در محیط عفونی باقی بمانند، اگرچه مکانیسم های دقیق آن به طور کامل شناخته نشده است. مخازن محیطی بالقوه برای پریون ها شامل خاک، سطوح آلوده و احتمالاً سایر مواد بیولوژیکی است. پریون ها می توانند در شرایط مختلف محیطی مانند گرما، پروتئازها و عوامل شیمیایی مقاومت کنند که به ماندگاری آنها کمک می کند. مقاومت آنها در برابر تخریب و توانایی آنها در حفظ عفونت برای دوره های طولانی، حذف پریون ها از محیط را به چالش می کشد.

آیا پریون ها می توانند سلول های غیر عصبی را آلوده کنند و اگر چنین است، پیامدهای چنین عفونت هایی برای پاتوژنز و انتقال بیماری پریون چیست؟

پریون ها به طور بالقوه می توانند سلول های غیر عصبی را آلوده کنند، اگرچه میزان و پیامدهای چنین عفونت هایی هنوز در دست بررسی است. مطالعات نشان می‌دهد که پریون‌ها می‌توانند با انواع خاصی از سلول‌ها مانند سلول‌های لنفاوی و ماکروفاژها تعامل داشته باشند و در آنها تکثیر شوند. عفونت سلول های غیر عصبی ممکن است به انتشار محیطی پریون ها کمک کند و می تواند پیامدهایی برای انتقال بیماری پریون، پاسخ های ایمنی و مخازن بالقوه پریون ها در بدن داشته باشد.

عوامل تعیین کننده دوره کمون بیماری های پریون چیست و چرا بین سویه های مختلف پریون و گونه های میزبان تفاوت قابل توجهی دارد؟

دوره کمون بیماری های پریون می تواند به طور قابل توجهی بین سویه های مختلف پریون و گونه های میزبان متفاوت باشد. عوامل موثر بر دوره انکوباسیون شامل ویژگی های خاص سویه پریون، دوز و مسیر قرار گرفتن در معرض، کارایی تکثیر و انتشار پریون در میزبان و عوامل میزبان مانند زمینه ژنتیکی و پاسخ ایمنی است. اثر متقابل پیچیده این عوامل به تغییرات مشاهده شده در دوره های جوجه کشی کمک می کند.

 آیا پریون ها از طریق هوا قابل انتقال هستند و اگر چنین است، چه پیامدهایی برای گسترش بیماری و اقدامات کنترلی دارد؟

پریون ها معمولاً هوابرد در نظر گرفته نمی شوند، زیرا شناخته شده نیست که مانند بسیاری از ویروس ها از طریق قطرات تنفسی یا آئروسل ها منتقل می شوند. راه های اصلی انتقال پریون از طریق تماس مستقیم با بافت های آلوده یا خوردن مواد آلوده است. با این حال، در موارد نادر، شواهد تجربی نشان می‌دهد که ذرات پریون ممکن است در شرایط آزمایشگاهی خاص پتانسیل آئروسل شدن را داشته باشند. اهمیت این امر در اقدامات کنترلی یا انتقال بیماری پریون طبیعی هنوز به طور کامل درک نشده است.

آیا می توان پریون ها را با روش های رایج آزمایشگاهی شناسایی کرد؟

پریون ها را می توان با استفاده از روش های آزمایشگاهی خاص شناسایی و شناسایی کرد. این روش‌ها شامل تکنیک‌هایی مانند وسترن بلات، تقویت چرخه‌ای با تا زدن اشتباه پروتئین (PMCA)، تبدیل القا شده با لرزش در زمان واقعی (RT-QuIC) و ایمونوهیستوشیمی است. این سنجش‌ها بر تشخیص PrPSc یا ترکیب غیرطبیعی پروتئین‌های پریون برای تشخیص بیماری‌های پریون و تمایز آن‌ها از سایر اختلالات نورودژنراتیو متکی هستند.

آیا بیماری های پریون قابل درمان هستند؟

در حال حاضر هیچ درمان قطعی برای بیماری های پریون وجود ندارد. گزینه های درمانی برای بیماری های پریون محدود است و مدیریت عمدتا بر کاهش علائم و ارائه مراقبت های حمایتی متمرکز است. رویکردهای تجربی مانند ایمونوتراپی، مهارکننده‌های مولکول کوچک و استراتژی‌های مبتنی بر تداخل RNA در دست بررسی هستند، اما درمان‌های مؤثر برای بیماری‌های پریون همچنان یک چالش مهم است. اقدامات پیشگیری و کنترل در درجه اول شامل اجتناب از قرار گرفتن در معرض مواد آلوده به پریون و اجرای پروتکل های ضدعفونی مناسب در محیط های مراقبت های بهداشتی و آزمایشگاه ها است.

آیا بیماری های پریون از طریق خوردن کله پاچه قابل انتقال هستند؟

بیماری های پریون با خوردن کله پاچه یا مصرف گوشت درست پخته شده از حیوانات مبتلا به بیماری پریون شناخته شده نیست. پریون ها عمدتاً در بافت های سیستم عصبی از جمله مغز و نخاع حیوانات آلوده متمرکز می شوند. با این حال، در استفاده و مصرف بافت هایی که ممکن است بار پریون بیشتری را حمل کنند، مانند بافت های مغز یا نخاع، احتیاط می شود.

شیوه های صحیح پخت و پز و ایمنی مواد غذایی، از جمله اجتناب از مصرف دستمال های پرخطر، می تواند تا حد زیادی خطر انتقال پریون را از طریق مصرف کاهش دهد. هرچند می توان انتقال پریون ها را از طریق خوردن مغز در کله پاچه محتمل دانست، چون این ترکیبات پروتئینی با دمای جوش از بین نمی روند.

در سایت Centers for Disease Control and Prevention (CDC) در مورد پریون ها (Prions) بیشتر بخوانید:

بیماری‌های پریون یا آنسفالوپاتی‌های اسفنجی قابل انتقال (TSEs) خانواده‌ای از اختلالات عصبی پیشرونده نادر هستند که هم انسان و هم حیوانات را تحت تأثیر قرار می‌دهند. آنها با دوره های نهفتگی طولانی، تغییرات اسفنجی شکل مشخص مرتبط با از دست دادن نورون ها و ناتوانی در القای پاسخ التهابی متمایز می شوند.
اعتقاد بر این است که عوامل ایجاد کننده TSE ها پریون ها هستند. اصطلاح “پریون ها” به عوامل غیرطبیعی و بیماری زا اشاره دارد که قابل انتقال هستند و قادر به ایجاد چین خوردگی غیرطبیعی پروتئین های سلولی نرمال خاص به نام پروتئین های پریون هستند که به وفور در مغز یافت می شوند.

مورد تایید و بازبینی شده توسط:

دکتر فرزاد باباخانی

این مقاله را به دوستان خود معرفی کنید

منابع مقاله

 

 “English pronunciation of prion”. Cambridge Dictionary. Cambridge University Press. Archived from the original on April 24, 2017. Retrieved March 30, 2020.

 “Definition of Prion”. Dictionary.com. Random House, Inc. 2021. Definition 2 of 2. Archived from the original on September 12, 2021. Retrieved September 12, 2021.

 “Transmissible Spongiform Encephalopathies”. National Institute of Neurological Disorders and Stroke. Retrieved April 23, 2023.

 “Prion diseases”. Diseases and conditions. National Institute of Health. Archived from the original on May 22, 2020. Retrieved June 20, 2018.

 Kumar V (2021). Robbins & Cotran Pathologic Basis of Disease (10th ed.).

 What Is a Prion?”. Scientific American. Archived from the original on May 16, 2018. Retrieved May 15, 2018.

 “Prion infectious agent”. Encyclopaedia Britannica. Archived from the original on May 16, 2018. Retrieved May 15, 2018.

 Prusiner SB (June 1991). “Molecular biology of prion diseases”. Science. 252 (5012): 1515–22. Bibcode:1991Sci…252.1515P. doi:10.1126/science.1675487. PMID 1675487. S2CID 22417182.

 Prusiner SB (November 1998). “Prions”. Proceedings of the National Academy of Sciences of the United States of America. 95 (23): 13363–83. Bibcode:1998PNAS…9513363P. doi:10.1073/pnas.95.23.13363. PMC 33918. PMID 9811807.

 Jump up to: Prusiner SB, Woerman AL, Mordes DA, Watts JC, Rampersaud R, Berry DB, Patel S, Oehler A, Lowe JK, Kravitz SN, Geschwind DH, Glidden DV, Halliday GM, Middleton LT, Gentleman SM, Grinberg LT, Giles K (September 2015). “Evidence for α-synuclein prions causing multiple system atrophy in humans with parkinsonism”. Proceedings of the National Academy of Sciences of the United States of America. 112 (38): E5308–17. Bibcode:2015PNAS..112E5308P. doi:10.1073/pnas.1514475112. PMC 4586853. PMID 26324905.
Lay summary: Makin S (September 1, 2015). “A Red Flag for a Neurodegenerative Disease That May Be Transmissible”. Scientific American.

 Jump up to:Brahic M (November 10, 2021). “The surprising upsides of the prions behind horrifying brain diseases”. New Scientist. Archived from the original on November 13, 2021. Retrieved November 13, 2021.

 Dobson CM (February 2001). “The structural basis of protein folding and its links with human disease”. Philosophical Transactions of the Royal Society of London. Series B, Biological Sciences. 356 (1406): 133–45. doi:10.1098/rstb.2000.0758. PMC 1088418. PMID 11260793.

 Golde TE, Borchelt DR, Giasson BI, Lewis J (May 2013). “Thinking laterally about neurodegenerative proteinopathies”. The Journal of Clinical Investigation. 123 (5): 1847–55. doi:10.1172/JCI66029. PMC 3635732. PMID 23635781.

 Irvine GB, El-Agnaf OM, Shankar GM, Walsh DM (2008). “Protein aggregation in the brain: the molecular basis for Alzheimer’s and Parkinson’s diseases”. Molecular Medicine. 14 (7–8): 451–64. doi:10.2119/2007-00100.Irvine. PMC 2274891. PMID 18368143.

 “Prion diseases”. United States Centers for Disease Control and Prevention. May 3, 2019. Archived from the original on May 18, 2020. Retrieved September 8, 2017.

 Jump up to: Laurén J, Gimbel DA, Nygaard HB, Gilbert JW, Strittmatter SM (February 2009). “Cellular prion protein mediates impairment of synaptic plasticity by amyloid-beta oligomers”. Nature. 457 (7233): 1128–32. Bibcode:2009Natur.457.1128L. doi:10.1038/nature07761. PMC 2748841. PMID 19242475.

Jump up to: Olanow CW, Brundin P (January 2013). “Parkinson’s disease and alpha synuclein: is Parkinson’s disease a prion-like disorder?”. Movement Disorders. 28 (1): 31–40. doi:10.1002/mds.25373. PMID 23390095. S2CID 38287298.

 Jump up to:Goedert M (August 2015). “NEURODEGENERATION. Alzheimer’s and Parkinson’s diseases: The prion concept in relation to assembled Aβ, tau, and α-synuclein”. Science. 349 (6248): 1255555. doi:10.1126/science.1255555. PMID 26250687. S2CID 206558562.

 Lee S, Kim HJ (March 2015). “Prion-like Mechanism in Amyotrophic Lateral Sclerosis: are Protein Aggregates the Key?”. Experimental Neurobiology. 24 (1): 1–doi:10.5607/en.2015.24.1.1. PMC 4363329. PMID 25792864.

Jump up to:a b Alberti S, Halfmann R, King O, Kapila A, Lindquist S (2009). “A systematic survey identifies prions and illuminates sequence features of prionogenic proteins”. Cell. 137 (1): 146–58. doi:10.1016/j.cell.2009.02.044. PMC 2683788. PMID 19345193.

  1. Prusiner, S. B. In Les Prix Nobel (ed. T. Frängsmyr) 268-323 (Almqvist & Wiksell International, 1998).

Telling, G. C. et al. Evidence for the conformation of the pathologic isoform of the prion protein enciphering and propagating prion diversity. Science 274, 2079–2082 (1996).

Bessen, R. A. & Marsh, R. F. Distinct PrP properties suggest the molecular basis of strain variation in transmissible mink encephalopathy. J. Virol. 68, 7859–7868 (1994).

Riek, R. et al. NMR structure of the mouse prion protein domain PrP(121–231). Nature 382, 180–182 (1996).

Prusiner, S. B. et al. Scrapie prions aggregate to form amyloid-like birefringent rods. Cell 35, 349–358 (1983).

Cobb, N. J., Sonnichsen, F. D., McHaourab, H. & Surewicz, W. K. Molecular architecture of human prion protein amyloid: a parallel, in-register beta-structure. Proc. Natl Acad. Sci. U.S.A. 104, 18946–18951 (2007). 0706522104 [pii].

Spagnolli, G. et al. Full atomistic model of prion structure and conversion. PLoS Pathog. 15, e1007864 (2019).

McKinley, M. P. et al. Scrapie prion rod formation in vitro requires both detergent extraction and limited proteolysis. J. Virol. 65, 1340–1351 (1991).

Kraus, A. et al. High-resolution structure and strain comparison of infectious mammalian prions. Mol. Cell 81, 4540–4551 e4546, https://doi.org/10.1016/j.molcel.2021.08.011 (2021).

Hoyt, F. et al. Cryo-EM structure of anchorless RML prion reveals variations in shared motifs between distinct strains. Nat. Commun. https://doi.org/10.1038/s41467-022-30458-6 (2022).

Manka, S. W. et al. 2.7 Å cryo-EM structure of ex vivo RML prion fibrils. Nat. Commun. https://doi.org/10.1038/s41467-022-30457-7 (2022).

Chesebro, B. et al. Anchorless prion protein results in infectious amyloid disease without clinical scrapie. Science 308, 1435–1439 (2005).

Manka, S. W. et al. A structural basis for prion strain diversity. bioRxiv, 2022.2005.2017.492259, https://doi.org/10.1101/2022.05.17.492259 (2022).

این مقاله برای شما مفید بود؟

ثبت دیدگاه

Go to Top